به مناسبت روز جهانی یوگا و جملهی لوگوی آن "یوگا برای هماهنگی و صلح"
امروزه حرکت و ورزش، یکی از ارکان مهم سلامتی بشر محسوب میشود. بسیاری از نهادهای سیاستگزار و سازمانهای تحت پوشش سازمان ملل نیز بر این امر تأکید و برنامهریزی و فرهنگسازی میکنند، زیرا معتقد هستند: هزینه ورزش و پیشگیری بسیار ناچیزتر از درمان است.
اما در جریان زندگی این قرن یک تضاد و تناقض آشکار به چشم میخورد:
از یک سو به اصطلاح رونق اقتصادی بر مبنای تولید بیشتر و تشویق و ترویج فرنگ مصرفگرایی و گسترش امکانات آسایشی و نهایتاً عدم تحرک است (تولید روزافزون اتوموبیل، آسانسورها، روباتهای تولید، کشاورزی مکانیزه و بازارها و مراکز خرید اینترنتی، هر روز کمترین امکان تحرک انسانها را بیشتر سلب میکند و در این میان، کانالهای تلویزیونی و رسانههای دیجیتال با جذابیتهای خود، تیر خلاص را شلیک و انسانها را در جای خود میخکوب کردهاند.
از سوی دیگر تشویق برای ورزش، تحرک و سلامتی ضروری به نظر میرسد زیرا باید مصرفکنندهای وجود داشته باشد که بتوان بازار مصرف را حفظ کرد.
در هر صورت برای ایجاد انگیزه جهت حرکت و ورزش، یکی از متداولترین روشها، ایجاد رقابت و تعریف برنده و بازنده است و این مکانیزم برای انسان که نیازمند توجه، تشویق و قدرت است ابزاری تأثیرگذار و بسیار کارآمد است .
ولی این مسأله رقابت ورزشی، گاهی چنان پررنگ میشود که به ضد خود بدل میشود و قصد و نیت اولیه خود، که تندرستی و شادابی است را به چالش میکشد و ورزشکاران جویای قهرمانی چون گلادیاتورهای باستان، به ابزاری تبدیل میشوند و برای خوشآمد و جلب توجه دیگران با فشارهای غیر طبیعی به بدن، سلامتی خود را به خطر میاندازند.
البته ناگفته نماند: فکر میکنم ورزشکاری که با تمرکز بر نیروهای درونی خود و هماهنگی درونی فعالیت خود را انجام میدهد، دارد در واقع یوگا میکند، حالا رشته ورزشیاش هر چه می خواهد باشد. اما این تعداد بسیار اندک هستند.
در دنیای امروز ورزش هنگامی رونق دارد که در آن مفهوم رقابت (برای پایین دستیها ) و گردش مالی (برای بالا دستیها ) مشهود باشد.
در رقابت سه بخش بسیار مهم از ورزشکار عمل میکند: بدن، هیجانات و احساسات و ذهن. و به نظر میرسد که ارتقاء و هماهنگی این سه بعد، جهت موفقیت بسیار ضروری است. اما به محض اینکه یک یا دو بعد کمی پررنگتر یا کمرنگتر از دیگری باشد، تعادل مجموعه بههم میخورد. مثلاً اگر ورزشکاری هیجان و انگیزهای زیاد داشته باشد، و نسبت به حریف و تواناییهای او نیز شناخت کافی داشته باشد، اما توان و مهارت فیزیکی خودش پایینتر باشد احتمال اینکه حد بدن خود را نادیده بگیرد و به بدن خود فشار بیاورد بسیار زیاد است.
در نهایت بهطور بسیار مختصر بگویم که در ورزشهای رقابتی، احتمال آسیب و به مخاطره افتادن سلامتی وجود دارد. {توجه داشته باشید ما این آسیبها را در ورزشکاران حرفهای همچون محمد علی کلی و .... در سنین بالا مشاهده میکنیم؛ تازه اینان خواصی بودهاند که به ردههای بالای هرم رسیدهاند. در پایین هرم صدها کودک و نوجوان و جوان را در پیرامون خود میبینیم که در همان اوایل کار، آسیب دیدهاند و از ورزش دور شدهاند و به بالای هرم (قهرمانی) راه نیافتهاند.}
در ورزشهای قهرمانی جای حکمت یوگا کجاست؟ آیا یوگا هم همچون دیگر دانشهایی چون پزشکی و فیزیک یا ریاضی و ... باید مدیحهسرای این ساختار غیرعقلانی باشد تا به افزایش رکوردهای جدید اضافه شود یا به سلامتی و هماهنگی رکوردداران کمک کند؟
آیا یوگا میتواند دانش و تجربهای به ورزشکاران بدهد که علاوه بر به بالابردن حد و توان خود، احترام و ارزش سلامتی خود را مقدم بدانند؟
یوگا روشی دانشبنیان و سلامتمحور است که بر اساس ارتباط مکانیسم انسان با طبیعت طراحی و تدوین شدهاست.
قطعاً این جمله که در پایین لوگوی روز جهانی یوگا آمدهاست، بخش مهمی از قصد یوگا را بیان میکند: یوگا برای هماهنگی و صلح؛ و ما امیدواریم یوگا به برآورده شدن این مفهوم در جهان کمک کند.
تجربه بسیاری از ما که سعی در بهکارگیری یوگا برای کمک به ورزشهای قهرمانی کردهایم، نشان داد که در این مسیر چندان موفق نبودهایم اما با بررسی دقیقتر و تجدید نظرهایی در روش اجرایی امکانهای بهتری را میتوان یافت.
شنیدهام که بعضی از ورزشکاران مطرح از تکنیکهای مختلف یوگا کمک میگیرند اما تعداد بسیار کمی هستند و شاید بیشتر پویشی خودجوش بودهاست تا آموزشی سیستماتیک.
زیرا ورزشکارانی که به مرحله مسابقات میرسند، الگوها و باورهایشان شکل گرفته است و در برابر آموزههای متفاوت مقاومت دارند. از طرفی در آن موقعیت مقدار شتاب و هیجانات، بهقدری زیاد است که از عهده کنترل و مهار آن برنمیآیند.
ما میدانیم که بهترین وضعیتِ یک فعالیت، هماهنگی بین تنفس، ذهن و بدن است.
ما میدانیم که حرکات کششی یوگا، بسیاری از فشارها را از عضلات تخلیه میکند و نیرو را افزایش میدهد.
ما میدانیم که با تمرینهای تنفسی میتوان هیجانات را مدیریت کرد و از تخلیه انرژی عصبی جلوگیری کرد.
ما میدانیم که وانهادی و ریلکسیشن، موجب آرامش و شارژ شدن بدن میشود.
ما میدانیم که تمرکز و مراقبه، مهارت دقت و نیز هوشیاری را افزایش میدهد.
بنابراین در کارا بودن یوگا برای ورزشکاران شکی نیست؛ لیکن به نظر میرسد این آموزهها باید در الفبا و آغاز آموزش همه رشتهها گنجانده شود.
اگر هر نوجوانی که شروع به فراگیری ورزش میکند، تمرینهای آسانا و وانهادگی در متن آموزههایش گنجانده شود، هنگامی که به مراحل بالاتر میرسد دیگر با خود و سلامتی خود بیگانه نخواهد بود. باید به کودکان و نوجوانان ورزشکارمان بیاموزیم همانطور که با دویدن بدن خود را گرم میکنند، از حرکات یوگا هم برای گرم کردن استفاده کنند، با آساناها طول عضلات را افزایش دهند و به انعطاف و ایجاد تقارن در بدن کمک کنند.
به کودکان و نوجوانان ورزشکار باید از ابتدا بیاموزیم که پس از ورزش، در میان خنککنندهها از آسانا و خصوصاً شاواسانا کمک بگیرند. باید این مهارتها را بخشی از فرهنگ همه ورزشکاران همه رشتههای ورزشی در بیاوریم.
با آرزوی هماهنگی و صلح برای همه
27 خرداد 98
سینا صمیمی
(توسط پانیذ بنی سلیمان ویرایش شد - زمان اصلی طرح مطلب جمعه، 15 فروردین 1399، 2:06 صبح بوده است)
(توسط پانیذ بنی سلیمان ویرایش شد - زمان اصلی طرح مطلب جمعه، 15 فروردین 1399، 2:06 صبح بوده است)